با استفاده از دوگانه زن اثیری/لکاته صادق هدایت در بوف کور باید گفت که فروغ برای بسیاری تبدیل به زن “اثیری” تاریخ ادبیات ایران شده است. اثیری شدن او تا حدی محصول روایتهای رازآلود از زندگی کوتاه او، دسترسی محدود به زیست روزمرهاش، و البته ناشی از برخورد شهودی و تجسم امیال و آرزوهای شخصی در کالبد او بوده است. اثیری شدن به خوانندگان فروغ این امکان را داده که خیالات عاشقانه خود را با او قسمت کنند و یا در منش عاشقی/معشوقی خود در جستوجوی فروغ باشند. در عین حال این اثیری شدن جایگاه فروغ را در تاریخ شعر ایران عمود بر بقیه شاعران زن کرده است؛ به طوری که او نه صرفا یکی از شاعران در جغرافیای نوگرایی که به یک الگو برای دست اندازی و بازتولید شاعرانه تبدیل شده است، الگویی که از محدوده استعارهها، موضوعات شاعرانه، و تکنیکهای بلاغی گرفته تا لحن قرائت شعر و حتی شیوه زیست شاعرانه را بر بسیاری کنشگران شعر اعمال میکند. حتی محققانی چون کریمی حکاک که مخالف برکشیدن نیما به عنوان فیگور پدر برای شعر نو هستند، با اشتیاق فراوان از جایگاه یکه فروغ دفاع میکنند. به عبارتی میتوان گفت که جایگاه “اثیری” فروغ شعر نو را زیر نوعی از مادرسالاری فرو برده است.
بایگانی برچسب: فروغ
در محدودیتهای نقد متکی بر “نوآوری”
یک دیسکورس غالب در تاریخ نقد ادبی ایران به “نوآوری در معنا” و “نوآوری در آوا” در شعر مدرن ایران بها میدهد. البته رابطه این نوآوریها با اجتماعی بودن یا نبودن شعر در این دیسکورس به روشهای مختلفی تئوریزه میشود. بخشی از این دیسکورس با اجتماعی فرض کردن زبان، کنش اجتماعی را با کنش زبانی یکی میبیند و در نتیجه شعر برای او همزمان کنشی زبانی ـ اجتماعی میشود.
این دستگاه تئوریکِ نقد ادبی اگر چه از سویی به نظر به پدیده شعر نوی ایران متکی و ارجاع دهنده به آن است، اما به دلیل باور به مفهوم “خلاقیت” و با تکیه بر مفهوم “اولویت” دست به برکشیدن “کنون”های ادبی در تاریخ نویسی خود از ادبیات میزند. برکشیدن “کنون”های ادبی (بخوانید شاملو، فروغ، اخوان و سپهری) از یک سو تاریخ نویسی ادبیات را با سیاهچالههای تاریخی مواجه میکند و هم از سوی دیگر با فاصله گرفتن از “اولین”ها به پایان یافتن تاریخ خلاقیت ادبی حکم میدهد یا در عمل با بی یا کم ارزش قلمداد کردن مجموعه وسیعی از شعرهای معاصر تاریخ شعر را به کوتاه شدن سوق میدهد.
این تاریخنویسی با تکیه بر عنصر “خلاقیت” و “اولویت” پدرسالاری را از طریق برکشیدن و ادبیاتسازی پیرامون کنونهای ادبی در تاریخ ادبیات نهادینه میکند.