توضیح مختصر: سروده زیر در جریده بیداری در کرمان منتشر شده در افشای نقش رستم خان اسفندیاری، کفیل ایالت در کرمان، در انجام تقلب در انتخابات در شهرها و دهات باغین، خبیص (شهداد) و سیرچ و کوک و تکاب. اطلاعات تاریخی من برای تحلیل تقلب ادعایی در این پرونده که به درازا انجامید و البته به تغییر نهایی نمایندگان پیروز اعلام شده منجر شد ناقص است لذا از شرح ماجرا صرفنظر میکنم. اما ادعای تقلب منجمله شامل جابهجایی رای، سوزاندن ارا و تعیین کردن اعضایی خاص به انجمن نظار به هدف پیروزی کاندیداهای مدنظر کفیل ایالت است. صرفا بگویم که درگاهی نام کاندیدایی ست که مدعی انجام تقلب طرف مقابل بود و روزنامه بیداری نیز این شعر را در تایید ادعای انها منتشر کرده است.
حقیقت باطل و جوهر عرض شد
اموری از غرض شد و از مرض شد
جفا بر ملت از روی غرض شد
شبی که جعبهی باغین عوض شد
همی میگفت درگاهی به زاری
امان از رستم اسفندیاری
دمی که مرتضی آتش برافروخت
به نفع خویش آرا را همیسوخت
به خاموشی ایالت <..> آموخت
رییس انجمن دیده بهم دوخت
گه رفتن بگفت از داغداری
امان از رستم اسفندیاری
خبیص و سیرچ با کوک و تکابات
عجب غارت شد اندر انتخابات
مگویید انتخابات انقلابات
شنید این قصه را پیر خرابات
بگفتا زیر لب با سوگواری
امان از رستم اسفندیاری
نخواندند امر دولت حکم دربار
امان از راه دور و رنج بسیار
ایالت از چه ساکت شد در این کار
خدایا زین معما پرده بردار
مگر گوییم از این بیاقتداری
امان از رستم اسفندیاری