بایگانی برچسب: شاعران غایب

درباره شاعران غایب

مساله غیاب در تاریخ نویسی شعر سه دهه اخیر ایران مساله پیچیده ایست. در این سه دهه ما با غیاب یا عدم انتشار بسیاری آثار مواجهیم. این غیاب البته محصول لزوما سانسور نبوده است. بلکه گاها شکل یک دیسکورس آفرینش و عرضه به خودش گرفته است. دیسکورسی که نوشتن را از انتشار جدا کرد. دیسکورسی که نوشتن را از عرضه جدا دید. این دیسکورس با حمل شفاهی ادبیات با خود، از آن جا که ذکرش کلمه بود، به توسعه زیبایی شناسی شعر خدمت کرد اما در تکوین کتبی این زیبایی شناسی نقشی نداشت. از این جنس شاعران در این سه دهه بسیاری ست. حال سوال این جاست که با توجه به این وضعیت آیا صرف اکتفا به میراث مکتوب برای تاریخ نویسی کافی ست؟ خیر! غیر از شکل گیری تاریخ شفاهی بایستی به دیسکورس هم اهمیت داد. این نویسندگان بر عدم نشر به عنوان یک جور ایجاب سلبی نگاه می کردند؛ فعل ناشی از عدم فعل.
قطعا تاریخ نویسی این سه دهه باید به این غیاب، دیسکورس های آن و عواقب آن بپردازد. از این رو غیر از مطرح ترین شاعران، در نوشتن تاریخ این دوره باید به مطرح ترین شاعران کاملا غایب هم پرداخت.
این دسته از شاعران با حذف ارزش مخاطب، اقتدار را از مفهوم مخاطب گرفته بودند و از این رو شاعری را از هیچ رو بر سنجه ی مذاق عمومی بررسی نمی کردند. نقد آن ها بر مذاق عمومی اصولا از جنبه شکننده بودن این مذاق، یا تاریخ مند بودن این مذاق بود و یا ریشه در بازخوانی هنر برای هنر برای گریز از هنر ایدئولوژیک یا دستوری بود.
با حذف مذاق عمومی نقد شعر بیش از پیش متکی به یارگیری از تئوری های نقد شعر به عنوان لوازم سنجه یک شعر خوب شد. “هزار نکته باریک تر زمو اینجاست” و این هزار نکته باریکتر ز مو عموما با ریتوریکی از نقادی شعر قرن بیستم و گریز به ادبیات، علم، تاریخ، و هنر برای تفصیل خود همراه بود. این اتکای بر تئوری های نقد شعر در عین حال توجهی به اسم اندازی، و تاکید بر لزوم مطالعات زبان شناسی، نشانه شناسی، و ساختارگرایی برای آفرینش و درک شعر داشت.8a0e097a305ba78993f351a319fbead2