بایگانی ماهیانه: اکتبر 2021

شعری درباره ادعای تقلب انتخابات مجلس کرمان در سال هزار و‌سیصدوچهار

توضیح مختصر: سروده زیر در جریده بیداری در کرمان منتشر شده در افشای نقش رستم خان اسفندیاری، کفیل ایالت در کرمان، در انجام تقلب در انتخابات در شهرها و دهات باغین، خبیص (شهداد) و سیرچ و کوک و تکاب‌. اطلاعات تاریخی من برای تحلیل تقلب ادعایی در این پرونده که به درازا انجامید و البته به تغییر نهایی نمایندگان پیروز اعلام شده منجر شد ناقص است لذا از شرح ماجرا صرف‌نظر می‌کنم. اما ادعای تقلب من‌جمله شامل جا‌به‌جایی رای، سوزاندن ارا و تعیین کردن اعضایی خاص به انجمن نظار به هدف پیروزی کاندیداهای مدنظر کفیل ایالت است. صرفا بگویم که درگاهی نام کاندیدایی ست که مدعی انجام تقلب طرف مقابل بود و روزنامه بیداری نیز این شعر را در تایید ادعای انها منتشر کرده است.

حقیقت باطل و جوهر عرض شد

اموری از غرض شد و از مرض شد

جفا بر ملت از روی غرض شد

شبی که جعبه‌ی باغین عوض شد

همی می‌گفت درگاهی به زاری

امان از رستم اسفندیاری

دمی که مرتضی آتش برافروخت

به نفع خویش آرا را همی‌سوخت

به خاموشی ایالت <..> آموخت

رییس انجمن دیده بهم دوخت

گه رفتن بگفت از داغداری

امان از رستم اسفندیاری

خبیص و سیرچ با کوک و تکابات

عجب غارت شد اندر انتخابات

مگویید انتخابات انقلابات

شنید این قصه را پیر خرابات

بگفتا زیر لب با سوگواری

امان از رستم اسفندیاری

نخواندند امر دولت حکم دربار

امان از راه دور و رنج بسیار

ایالت از چه ساکت شد در این کار

خدایا زین معما پرده بردار

مگر گوییم از این بی‌اقتداری

امان از رستم اسفندیاری

داستان کم: سرعت و عواقب آن

ولوله‌ای در نیروهای امنیتی افتاده بود. سرعت پرونده‌سازیِ نویسندگان علیه یکدیگر از سرعت پرونده‌سازیِ نیروهای امنیتی علیه نویسندگان بیشتر شده بود. شتابِ نویسندگان در ساختن پرونده، هر روز کار ارگان امنیتی را سخت‌تر می‌کرد، چرا که با کمبود نیرو برای بررسی مفاد این پرونده‌ها و دلایل ساخته شدنشان مواجه بود. نیروهای امنیتی ناگزیر شدند مدتی اولویت را به جای پرونده‌سازی به تحقیق درباره‌ی پرونده‌های ساخته‌شده بدهند. کم‌کم مرز بین ان پرونده‌ها که توسط نویسندگان ساخته شده و ان‌ها که توسط نیروها پرداخته‌شده بود از بین می‌رفت. نیروهای امنیتی یکدیگر را به «نویسندگی‌کاری امنیتی» متهم می‌کردند. گروهی از نیروهای امنیتی علیه گروه دیگر دادخواست دادند که گروه دوم دارد فعالیت امنیتی را به نفع فعالیت نویسندگی مصادره می‌کند. گروه دوم گروهِ امنیتی اول را به بازیچه شدن در دست نویسندگان متهم کردند.همه چیز داشت به انشعاب کامل در نهاد امنیتی منجر می‌شد که دستورالعمل پایان بخشیدن به این بلبشو صادر شد: اعلام شفاهی شدن کامل پرونده‌ها: نوشتن، درز دادن اطلاعات است.