سند جالبی ست از محمدعلی جمالزاده که در ارشیو ملی یافتم؛ پیش از این از روابط ادبی و تجاری جمالزاده با صنعتیزاده نوشتهام. شیرین صنعتی هم در یادداشتی دو نمونه از مکاتبات این دو را به دست داده است که در صفحهی اکادمیای من قابل دسترس است. اما این سند چیست؟ ظاهرا وقتی صنعتیزاده بیوگرافیِ جمالزاده به قلم مهرداد مهرین را خوانده، قبول نمیتوانسته بکند که جمالزاده با همسرش در سوییس در خانهی بدون برق و اسانسور زندگی کرده. جمالزاده هم برای اثبات این امر از مالک خانهاش نامهای میگیرد تا نشان صنعتیزادهی «کاری و کاردان که خیلی کارها کرده و بناهای زیادی ساخته» بدهد و بگوید «بیاعتنایی» جمالزاده را به جهت برخی امور دنیوی بپذیرد چرا که «هر کس یک نوع خون دارد».
بایگانی ماهیانه: سپتامبر 2020
آتشبازی در میدان ارگ حکومتی
عکس غریبیست که پیش از این در مجموعهی فرخ غفاری (کارگردان و قایممقام جشن هنر شیراز) بوده و اکنون در ارشیو دانشگاه تهران نگهداری میشود. پشت عکس مهر «کرمان» خورده است؛ و باید برای دورهی قاجار باشد. با مقابله با عکسهای آن دوران کرمان، عکس را اینطور شناسایی کردم: میدان ارگ حکومتی ست و مراسم هم اتشبازی.
قلعه دختر، پایان قرن نوزدهم
احتمالا باکیفیتترین عکس قلعه دختر؛ حوالی کرمان چند سال مانده به پایان قرن نوزدهم. رنگامیزی عکس در پروسه انتقال از روی اسلاید فانوسی انجام شده. عکس را در ارشیو سر پرسی سایکس، کتابخانه بریتانیا یافتم که شناسایی نشده بود. نسخهی سیاهوسفید و کمکیفیت همین عکس منتشر شده در سفرنامهی الاسایکس (خواهر سرپرسی) اما جای شکی باقی نمیگذارد.
شعر محمدعلی کرمانی برای ادوارد براون
شعری از آقامحمد علی کرمانی (درویش و مرشد نعمتاللهی) تقدیم شده به ادوارد براون (هزار و هشتصد و هشتاد و هشت):
ای صوفی با صفای ملک لندن!/ از دوستیت دل نتوانم کندن
باید یکی از دو کار اجرای کردن/یا ماندن خویش یا رهی را بردن!
تقویم ادوارد براون؛ دانشگاه کمبریج