نامه از ناصرالدوله فرمانفرما (حاکم کرمان) به ادوارد براون، هزار و هشتصد و هشتاد و هشت (آرشیو براون، دانشگاه کمبریج):
محترم دوست عزیز من. از وصول مراسله شما و ملاحظه عبارات دلپذیر نوشته شما کمال انبساط حاصل نمودم. عمده حظ من از خط و ربط آن دوست مکرم از این جهت است که در فرنگستان این قسم زبان فارسی را کاملا تحصیل نمودهاید و در املا و انشا کمال تسلط را. خداوند انشاءالله این دوست عزیز مرا به سلامت به وطن رسانیده، از دیدار پدر و مادر و خانواده محترمه خودشان بهرهمند سازد. افسوس دارد که خیلی کم آن دوست عزیز را ملاقات کردم و مدت اقامت شما در کرمان طولی نداشت. لیکن به واسطه کثرت محبتی که در این مدت قلیل نسبت شما حاصل کردهام هیچ وقت از قلب من خارج نخواهد شد. همیشه در برابر چشمم مصوری. سلامت و اقبال شما را همواره از خداوند خواهانم. هر گاه از فرنگستان هم بعضی اوقات از شما مراسله به من برسد خیلی خوشوقت خواهم شد. در باب میرزا یوسف هم البته خواهش آن دوست مکرم در نزد من در نهایت خوشوقتی پذیرفته است. قدغن کردم خرجی راه به او بدهند. مقدس شما را طالبم. یک قطعه عکس خود را جهت یادگار آن دوست عزیز فرستادم.