آرامش چیزهای وحشی

وندل بری
ت. مهدی گنجوی
—–
وقتی نومیدی از جهان در من رشد می‌کند
و در شب بیدار می‌شوم با کم‌ترین صدا
هراسانِ آنچه ممکن است بر زندگی من و فرزندانم برود،
می‌روم و دراز می‌کشم آنجا که اردک چوب
با زییایی‌اش روی آب استراحت می‌کند، و ماهی‌خوار بزرگ غذا می‌دهد.
می‌روم درون آرامش چیزهای وحشی
که مالیات زندگی‌شان را با دوراندیشی به اندوه
نمی‌پردازند. می‌روم درون حضور آبِ ایستا.
و ستارگان روزـ‌کور را بالای خودم احساس می‌کنم
که با نورشان در انتظارند. برای مدتی
در رحمتِ جهان استراحت می‌کنم و آزادم.

یک دیدگاه 2 در “آرامش چیزهای وحشی

  1. جهان “اهلى” ما چه هولناك است!
    … و من پناه مى برم به كابوسهايم،
    همانها كه مرا از خواب مى پرانند،
    عرق سرد مرگ بر بدنم روان مى كنند،
    و عنقريب است قبضه روح شوم.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *