او با کلماتی که جملات قبضهای برق را مینویسد
و با اعدادی که به سال و ثانیه به یک میزان شبیه است
سایهی مرا پشت میلهها نشانم میدهد
صخرهها برای بلعیدن منتظر انگشت اشارهاند
ترس- که زبان مادریم است
از پستانی وارونه شیر میخورد
–
عاقبتم
گودی ایست
که فراموشم خواهد کرد
Painting by: Goya