خیابان انقلاب دارد به عنوان بازار مکارهی کتاب فارسی از رمق میافتد. با باز شدن فروشگاههای متعددی که ادبیات دولتی را به ویترینِ اول سر خیابان کشاندهاند، با تعدد روز افزون ناشرهای دانشگاهی و ویترینچینیهای محافظهکار، خیابان انقلاب خاطره خود را از دست میدهد. فروشگاههای موادغذایی، اسباببازی فروشی، دبیرستان دخترانه، و تزئیناتِ خانه، جا یا لابهلای کتابفروشیها باز میشوند. دست دو فروشیها افستهای آشنا را که خبر از یک بنگاه بزرگ افستسازی میدهد میچینند تا فروشندههای بیربط در حال تکیه به دیوارها و جعبه عقب ماشینها به دخترانِ خندانِ دبیرستان نگاه کنند.