کشیده شدن کرمان به بازار اروپا از اواسط قرن هفدهم و با شهرتی که کرکِ بُز این منطقه به دست آورد تسریع شد. طبیعتا اروپاییان که در گمبرون (بندرعباس) بودند دنبال یافتن کالایی برای تجارت در منطقه مجاور میگشتند. کاهشِ دسترسی به موی سگ آبی، که در آن روزگار در صنعتِ کلاهسازی اروپا استفاده میشد، کلاهبافان اروپایی را جذب کرک بز کرمان کرد. از حدود هزار و ششصد و پنجاه شاهد رقابت بین شرکت کمپانی هند شرقیِ هلند با کمپانی هند شرقیِ بریتانیا برای گرفتن نبض تجارت این کالا هستیم (پیشنهاد میکنم شرح مفصل آن را در مقاله رودی متی بخوانید). انواع روشهای پرداخت زودهنگام و نقدی، و روابط اجتماعی و سیاسی برای به دست اوردن دست بالا در این تجارت وارد ماجرا شد و البته اولین اعتراضات بافندگان منطقه، ناشی از کاهش مواد بافندگی، نیز در همان سالها ضبط شده است؛ اعتراضاتی که چند قرن بعد، البته با تغییر مختصات و دست اندرکاران، به یکی از اولین حرکتهای اعتراضی کارگری در ایران، قیام شالبافان، تحول یافت. دستنویسی که میبینید را جزو اسناد کمپانی هند شرقی دیدم. مربوط به سال هزار و هفتصد و بیست و نه است و در دفترچه یادداشت شخصی و به قلم جان هورن، مامور کمپانی هند شرقی در گمبرون (بندرعباس) که خبر ورود کاروان کرک کرمان را ضبط کرده است.