براندازی

من آن زن را بر انداختم
تو را بردم آسمان را براندازی
بعد متعالی آمد گفت مرا که برانداخته بودید حالا کجا را بر می اندازید؟
بعد من بوسه ام را معطل نکردم و با دست‌بند برایش فرستادم
وقتی برگشت گفت: “من برای تبلیغ علیه بدن یک زن به کار رفتم”
و من فهمیدم براندازی یک زن است که شب‌ها همسایه‌ها درهایشان را برایش باز می‌کنند
و روزها او در را برای همسایه‌ها باز می‌کند
تا بروند از نردبان به آسمان
چند تا مفهومِ متعالی را با لباس زیرهایشان طاق بزنند
به خانه بیایند
جلوی تلویزیون
زبان فارسی کشتی بگیرد ما همه سوت بزنیم
زبان فارسی سرفه بکند ما همه کف بکنیم
زبان فارسی عرقِ شرم بریزد ما ماست بخوریم
زبان فارسی اصلا خودش برانداز است
این را مجری گفت و سوئیچ کرد روی انگلیش:
each language starts like a river
eventually it falls into the abyss

041395249603c072c808c219ade1276e

Street art by Charles Leval

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *