بایگانی ماهیانه: ژانویه 2014

نقد من بر ویرایش آقای گلاب‌زاده از کتاب «روزگاری که گذشت»

این نوشته در پی سفرم به ایران و تاسف بر مشکلات عدیده‌ی چاپ کتاب “روزگاری که گذشت” به کوشش آقای محمدعلی گلاب‌زاده (انتشارات مرکز کرمان‌شناسی با همکاری انتشارات ولی، ۱۳۹۵) نوشته شده‌است. گرچه نشر این اثر در استان کرمان ـ خاصه که روایت‌های صنعتی‌زاده از نظر تاریخی حائز ارزش‌های متعدد برای تاریخ کرمان است ـ بنا به قاعده بایستی یک اتفاق فرخنده باشد اما در وضعیت کنونی بی‌انضباطی‌های متعدد علمی و شلختگی‌های ویراستاری آن این شیرینی را به کام تلخ و غم‌انگیز کرده‌است.

در یک طبقه‌بندی کلی غیر از صدها اشتباه تایپی که در کل کتاب به سادگی قابل رویت است، می‌توان به اشتباهات زیر اشاره کرد: بی‌دقتی کامل در ارجاع نقل قول در کل مقدمه کتاب، بی‌توجهی کامل به اشاره به منبع ویرایش حاضر و چاپ‌های پیشین کتاب، اضافه کردن دلخواه زیرنویس به برخی عکس‌های کتاب اصلی، مهم‌تر از آن اضافه کردن دلخواه ده‌ها عکس به عکس‌های کتاب اصلی، ضبط اشتباه برخی کلمات که منجر به اطلاعات اشتباه تاریخی می‌شود، بی‌توجهی به اشاره به پاورقی‌های نسخه اصلی و مهم‌تر از آن بی‌توجهی به ستون‌بندی کتاب که خاصه در بخشی از کتاب باعث از بین رفتن کامل مقصود اثر ‌شده است. در ادامه با جزئیات بیشتر و به توالی به این موارد خواهم پرداخت.

متن کامل این نقد را که در هفته نامه فردای کرمان منتشر شده است در لینک زیر می‌توانید بخوانید:

http://goftareno.ir/fa/news/18825/نقدی-بر-ویرایش-محمدعلی-گلاب%E2%80%8Cزاده-از-کتاب-“روزگاری-که-گذشت“-نوشته-عبدالحسین-صنعتی%E2%80%8Cزاده

نیما یوشیج و شیمی شعر

1554532_10201910669266639_692315294_n

نیما یوشیج همیشه برای من مرموزترین شاعر مدرن ایران بوده است. مرموزتر از تندرکیا، شاملو، شاهرودی، فروغ و دیگران. نیما نمایی دارد که این نما را هیچ کدام از دیگر این شاعران ندارند و آن نمایی ست که در عکس هایی که می بینید قابل مشاهده است. نیما محصول دیالوگی درونی بود که به شکل نمایش نامه یی عمومی اجرا می شد. این خصلت دیالوگی شعریت نیما گاهی او را به موضعی با جهان بیرون می رساند که محلی ست و جهانی. شهری ست و روستایی.
او کیمیاگریِ شعر در ایران را به شیمیِ شعر تبدیل کرد.